از آنجا که یکی از بازدیدکنندگان از وبلاگ در بخش قسمت معرفی کتاب در روزنامه جمهوری اسلامی اظهار نظر کرده و از ما خواستار توضیحاتی پیرامون گفتههای خود شده بود متن جوابیه ما در اینجا ارائه میشود:
دوست عزیز با سلام و حسن توجه شما به مطالب وبلاگ ما، فقط تذکراتی چند، دربارهی مطالبی که در قسمت نظرات وبلاگ ما درج نموده بودید به شما ارائه خواهیم نمود:
1- علامه عظیم الشأن سید محسن امین حسینى عاملى مقیم دمشق، یکى از مفاخر شیعه در قرن حاضر و آخرین مجتهد امامیه در شام و فقیه اصولى، مجتهد متکلم مؤرخ ادیب شاعر، جامع علوم بوده است. ایشان علاوه بر تربیت شاگردان فرزانه حدود 100 جلد کتاب و رساله از خویش بر جای گذاشتهاند که از آن جمله میتوان از کتاب نفیس و گرانقدر اعیان الشیعه نام برد. که هر محققی برای بررسی کامل ابعاد شخصیتهای شیعی همواره به این کتاب30جلدی نیازمند است. سر زدن به این کتاب شما را بیشتر نسبت به ابعاد علمی ایشان مطلع میسازد. این دانشمند بزرگ همچنین از مشایخ بسیاری از بزرگان همچون امام خمینی بوده و آنها با تمام افتخار اجازه خود را به این دانشمند و محدث بزرگ شیعی میرساندهاند. امام در اوّل کتاب اربعین خویش میفرمایند: اخبرنی اجازة مکاتبة و مشافهة عدة من المشایخ العظام و الثقات الکرام منهم: السید السند الفقیه المتکلم الثقة العین الثبت العلامة السید محسن الأمین العاملی. قبر مطهر ایشان در در زینبیه دمشق مورد توجه شیعیان است.
برای شناخت بیشتر ایشان نگاهی شود به: مکارم الآثار ج7 ص2630 وگلشن ابرار ج2 ص608
2- برای کسی که از دیگران جواب مستدل میخواهد خیلی زشت است که گفتههای خود را فقط بر پایه شنیدههایی جاری سازد که فقط در یک سیدی به نام حقیقت مظلوم! گفته شده است. لازم به یادآوری است که مطالب گفته شده درآن سیدی:40درصدد کذب محض، 40درصد مغالطه و 20درصد دیگر نیزمطالب صحیحی است که ربطی به قمهزنی نداشته و مربوط به اصل عزاداری است و از این جهت مورد تأیید ما میباشد.
3- فتوای سید ابوالحسن اصفهانی در بسیاری از کتابها منعکس یافته و مجالی برای تکذب آن وجود ندارد.
برای بررسی بیشتر نگاهی شود به: استاد حسن شبر، تاریخ العراق السیاسی المعاصر، ج2، ص340؛ دایرة المعارف تشیع، ج2، ص531؛ و جعفرالخلیلی، هکذاعرفتهم، ج3، ص207؛ سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص378؛
همچنین سخنان سید ابوالحسن اصفهانی بر ضد قمهزنی در یک رساله فارسی به نام انیس المقلدین در نجف در سال 1345ق/1926م چاپ شده است. (آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج2، ص466 و هکذا عرفتهم، ج3، ص229)
4- نقلی که ما از نحوه برخورد عوام با نصیحتهای آقای بروجرودی کردیم توسط بسیاری از شاگردان ایشان به همین گونه بیان شده است و شما نباید بر پایه گفتهی یک مداح، که مشکلات فکری و ظاهری بسیاری نیز دارد، این واقعه را تحریف کنید. برای بررسی بیشتر این واقعه نگاهی شود به گفتههای شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی در این باره و همچنین کتابهای: «برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، رسول جعفریان» و «خاطرات آیت الله محمد یزدی؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص137- 138»
5- گفته هایی که به امام نسبت داده شده دربارهی دروغ هایی بوده که توسط سواک در رابطه با مخالفت ایشان با اصل عزاداری منتشر شده بود و ربطی به قمهزنی ندارد. هماکنون افرادی دیگری نیز وجود دارند که در آن جلسه مذکور حاضر بودهاند و این سخن را تأیید مینمایند همچنان که با دقت در سخنان فرد ناقل هم این معنی مشخص استنباط میگردد.
6- فتوای بزرگانی همچون میرزای نائینی بیش از این نیست که قمهزنی فینفسه عملی جایز است نه مستحب یا واجب. و این به آن خاطر است که این عدّه از فقهاء در بررسی حکم قمهزنی بر مبنای حکم اوّلی آن که وارد نشدن ضرر به بدن است، فتوی به جواز قمهزنی- تا زمانی که موجب ضرر جدی بر بدن نشود- مینمودند. و چون در آن زمان وسائل ارتباط جمعی و پخش سریع وقایع به صورت کنونی وجود نداشت بحث وهن مذهب بودن قمهزنی که حکم ثانوی آن میباشد نیز مطرح نبوده و به آن توجهی نداشتهاند ولی در این زمان با به وجود آمدن وسائل ارتباطی و پخش سریع اخبار، بحث وهن مذهب بودن قمهزنی تشدید گردیده است و به صورت کلی موضوع جدیدی به وجود آمده است. پس ممکن است قمهزنی در بعضى از مکانها یا در بعضى از زمانها موجب وهن مذهب نشود؛ ولى در زمان ما که حتى در بعضى از جایگاههاى خلوت هم این مراسم قمهزنى برگزار مىشود و فیلم ویدئویى آن در اختیار دشمن قرار میگیرد، موجب وهن مذهب میشود. از تأثیر مکان و زمان نباید غافل باشیم. اگر پنجاه سال قبل مرجع تقلیدى قمهزنى را جایز شمرده، دلیل نمىشود که الآن نیز جایز باشد. ما تأثیر زمان و مکان را در احکام قبول نداریم، ولى در موضوعات قبول داریم که زمان و مکان باعث تغییر موضوع مىشود.
نکته: ( میان فقهاء اختلاف وجود دارد، که آیا اضرار به نفس کلاً حرام است، یا تنهاء در صورتی که منجر به مرگ شود حرام می گردد؛ شیخ انصاری و عدّهای دیگر از علماء معتقدند که اضرار به نفس حرام است حتی اگر منجر به هلاکت شخص نشود؛ مثل این که انسان انگشت خود را زخمی کند. بنابر این طبق نظر این فقهاء هرگونه قمه یا زنجیرزدن که منجر به خونریزی یا نظایر آن شود تحت این عنوان یعنی حرمت اضرار میگنجد. امّا تعدادی دیگر از علما نیز اعتقاد دارند که اضرار به نفس اگر به نقص جسمی شدید یا به فوت منتهی نشود بر انسان حرام نیست. اگرچه همین فقهاء معتقدند که اگر این اعمال منجر به هتک حرمت مذهب گردند، جایز نیستند؛ و در غیر این صورت جایزند. چنانچه آیت الله العظمی خویی در پاسخ به سؤالی مینویسند: اگر این امور مستوجب هتک و توهین باشد حرام است.البته دلائل دیگری نیز برای حرمت قمهزنی همچون بدعت بودن نیز ذکر شده که در کتاب معرفی شده به شما تفضیل درباره آن سخن گفته شده است)
در پایان ضمن توصیه شما به مطالعه کتاب معرفی شده در این وبلاگ، از شما میخواهیم کمی در گفتههای دقت کنید و بدون شناخت از کسی او را به اطلاع نداشتن از چیزی متهم نسازید.
توفیقات روز افزون شما را از خداوند خواستاریم.
کلمات کلیدی: